گشت و گذار در ایران

بهترین مکان های گردشگری ایران

گشت و گذار در ایران

بهترین مکان های گردشگری ایران

۴ مطلب در تیر ۱۳۹۷ ثبت شده است

۳۱
تیر

سد چالیدره



شهر مشهد طی دو دهه گذشته تغییرات بسیاری در حوزه گردشگری داشته است و مناطق تفریحی بسیاری در مشهد اضافه گردیده که این امر باعث شده ،شهر مشهد بعنوان یک شهر توریستی در ایران و جهان بیشتر شناخته شود.
یکی از مناطقی که در دهه قبل به جاهای دیدنی مشهد اضافه گردید ،منطقه گردشگری و تفریحی چالیدره مشهد میباشد که از امکانات تفریحی و رفاهی متنوعی برخوردار است و در سالهای گذشته به یکی از قطب های گردشگری شهر مشهد تبدیل گردیده و سالانه پذیرای مراجعه کنندگان بسیاری میباشد.
در شهرستان طرقبه مشهد ،دره های گوناگونی همچون دره ارغوان ،دره چالیدره و … وجود دارد که بعنوان جاذبه های طبیعی این نقطه از ایران محسوب میگردند. دره چالیدره که یکی از این جاذبه های طبیعی شهرستان طرقبه میباشد ،از طریق رودخانه ای به نام جاغرق تغذیه می شود که وجود این دره و رودخانه در کنار هم ،جاذبه طبیعی چشم نوازی را در این منطقه بوجود آورده است.


امکانات تفریحی چالیدره

منطقه گردشگری چالیدره مشهد علاوه بر جاذبه های طبیعی چشم نواز بهمراه آب و هوای ویژه ای که در اطراف خود دارد، از امکانات تفریحی و رفاهی مناسبی برخوردار میباشد که مکانی را برای جداشدن از هیاهوی شهر و استراحت در یک مکان آرام و زیبا فراهم می آورد.

  • رستوران با منوی غذاهای ایرانی و فرنگی
  • کافی شاپ با محیط دلنشین
  • تله کابین هیجان انگیز
  • ماهی گیری در دریاچه
  • بانجی جامپینگ 
  • برج گردان 
  • ترن کوهستان 
  • زیپ لاین 
  • اسکله تفریحی
  • لمکده و چایخانه 
  • تله سیژ 
  • عکاسخانه سنتی
  • امکانات تفریحی ویژه کودکان
  • قایق موتوری در سد 
  • قایق پدالی 
  • قایق پارویی 
  • کشتی شناور تفریحی
  • آموزش غواصی در دریاچه چالیدره
  • آموزش قایق سواری 
  • مرکز ماساژ ماهی برای از بین بردن بافت های مرده پوست
یکی دیگر از امکانات چالیدره ترنی میباشد که بازدید کنندگان این منطقه گردشگری را از پایین چالیدره به بالا منتقل میکند. همچنین تله کابین موجود در چالیدره طولی حدود ۲۷۰ متر دارد که هم بر روی خاک و هم از روی قسمت آبی سد گذر میکند.



گردشگران میتوانند همه روزه از این منطقه گردشگری بازدید کنند. بهترین زمان برای بازدید از چالیدره  شش ماه اول سال میباشد که با توجه به کوهستانی بودن منطقه ،برخی از امکانات چالیدره همچون غواصی در فصل سرما ارائه نمیگردد.
لازم به ذکر است که در این مجموعه تفریحی که جهت استفاده عموم مردم میباشد ،پارکینگ بزرگی برای وسایل نقلیه مسافران و بازدیدکنندگان در نظر گرفته شده است.

آرامگاه فردوسی


آرامگاه فردوسی (گشایش: ۱۳۱۳ ه‍.ش – ۱۹۳۴ م)، محل خاکسپاری حکیم ابوالقاسم فردوسی در طوس است. این بنا به‌دست هوشنگ سیحون برپایهٔ طرح پیشین کریم طاهر زاده بهزاد، با اندکی تغییر در اندازه و تزئینات، طراحی و بازسازی شد. معمار مجری ساختمان حسین لرزاده، و حسین حجارباشی زنجانی و تقی درودیان مباشر ساخت این بنا بودند.

آرامگاه فردوسی بارها ساخته و ویران شده‌است. در گزارش‌هایی که در دو سدهٔ اخیر از سوی پژوهشگران ایرانی و خارجی انجام شده‌بود، بنایی محقر و پوشیده از گندمزار به‌چشم آمده‌است. سرانجام در آغاز سدهٔ چهارده خورشیدی و هم‌زمان با ملی گرایی نوین ایران، تلاش‌ها برای ساخت آرامگاهی شایستهٔ فردوسی ازسر گرفته شد. مساحت کنونی مجموعهٔ آرامگاه نزدیک به شش هکتار و دربردارندهٔ باغ آرامگاه، استخر و تندیسی از فردوسی اثر ابوالحسن فردوسی در جلوی آن، بنای یادبود، ساختمان‌های اداری، کتابخانه، موزه و آرامگاه مهدی اخوان ثالث است. معماری داخلی بنا نیز دربردارندهٔ کاشی‌کاری‌ها، نقوش سنگی برجسته از داستان‌های شاهنامه و کتیبه‌هایی سنگی از سروده‌های فردوسی و دیگران است.



سنگتراشی سنگ‌های بنا و قبرکاری از حسین حجارباشی زنجانی و سنگ نوشته های آرامگاه مزین به اشعار فردوسی و خط نستعلیق استاد طاهرزاده هستند. سنگ نوشته ها هر یک داستانی از افسانه های شاهنامه را روایت می کنند.

روی دیوارهای ضلع جنوبی و شرقی تالار، نقش های برجسته سنگی از شاهنامه وجود دارد که شرحی نیز به خط نستعلیق در کنار آنها بر لوحه های کوچک برنجین به چشم می خورد. حجاری این نقش های برجسته کاری از فریدون صدیقی است و خوشنویسی شرح آنها را حسن زرین خط انجام داده است. این نقوش عبارتند از:

* نقش‌های ضلع جنوبی: زال در پناه سیمرغ، نبرد زال با شیر، به کمند گرفتن رستم رخش را، نبرد رستم با اژدها، به کمند افتادن زن جادوگر به دست رستم، نبرد رستم با دیو سفید، رفتن رستم به نبرد شاه مازندران، نبرد رستم با یکی از پیل تنان مازندران، چاره‌جویی رستم از سیمرغ برای شکست اسفندیار، آوردن رستم تیر دوشاخ را از جنگل و جنگ رستم با اسفندیار و پیروزی رستم.

* نقش‌های ضلع شرقی: ضحاک ماردوش و قیام کاوه‌ آهنگر در برابر ضحاک و انوشیروان ساسانی.

در میان نقش های سنگی ضلع جنوبی تالار، کتیبه‌ای به ابعاد ۱ در ۱.۵ متر قرار دارد که بر روی آن قصیده ای بلند از علامه جلال الدین همایی (نویسنده، ادیب، شاعر، ریاضیدان و تاریخ نگار معاصر) دیده می شود. 

 در محوطه آرامگاه تندیسی از فردوسی از جنس سنگ مرمر کارارا دیده می شود که ۱۸۵ سانتی متر ارتفاع دارد و ساخته ابوالحسن صدیقی در سال ۱۳۴۸ است.


در برخی روزها به مناسبت های مختلف مراسمی در این آرامگاه برگزار می شود که دیدن شان خالی از لطف نیست.


خانه ابدی مهدی اخوان ثالث در جوار فردوسی


در محوطه آرامگاه فردوسی، هنرمند دیگری نیز در خاک آرمیده است. مهدی اخوان ثالث، شاعر پرآوازه و موسیقی پژوه ایرانی بود که در ۱۰ اسفند ۱۳۰۷ در مشهد متولد شد و در ۴ شهریور ۱۳۶۹ در تهران از دنیا رفت. او اشعاری با زمینه اجتماعی می سرود و در آن ها حوادث زندگی مردم را به تصویر می کشید. 

سروده های وی دارای لحن حماسی آمیخته با صلابت و سنگینی شعر خراسانی هستند و در عین حال از ترکیبات نو نیز بهره می برند. او به نوازندگی تار و مقام‌های موسیقیایی نیز آشنایی داشت.

مزار وی در بخش غربی مجموعه آرامگاهی فردوسی و در ضلع جنوبی موزه قرار دارد و تندیسی از نیم تنه وی در کنار آن نصب شده است. اطراف مزار وی همه ساله در روز چهارم شهریور میزبان خانواده و دوست دارانش می شود که برای برگزاری مراسم به این مکان می آیند.




هارونیه



در ۲۵ کیلومتری شمال غربی مشهد در حاشیه غربی جاده مشهد-طوس، بنایی ناشناخته و پررمز و راز قرار دارد. بقعه «هارونیه» بنایی است مکعب شکل و آجری که در قلب دشت طوس واقع شده است. این بنا از نظر عظمت، قطر پایه‌ها، قدرت ایستایی در کف و گنبد دارای معماری خاص است و توجه به این نکته که هارونیه یگانه اثر برجای مانده از شهر باستانی طوس است، اهمیت آن را مشخص‌تر می‌سازد. عوام آن را به نام «زندان هارون» می‌شناسند و احتمالا به این دلیل «هارونیه» خوانده می‌شود، حال آن‌که نه‌تنها بنا از لحاظ شکل و نقشه هیچ‌گونه شباهتی به زندان ندارد، بلکه طبق مستندات تاریخی نمی‌توان هیچ‌گونه ارتباطی بین این اثر و هارون‌الرشید خلیفه عباسی یافت؛ زیرا هارون در سال ۱۹۳ هجری قمری وفات یافته است در حالی که اصل بنا را با توجه به شکل معماری، از دوره ایلخانی (قرن هشتم هجری) می‌دانند که بخش‌هایی در دوره تیموری به آن الحاق شده است.  از طرف دیگر به دلیل تشابه سبک معماری بنابر اساس نظرمرحوم پیرنیا به معماری رازی،  این بنا را مربوط به قرن ششم هجری می‌دانند. در حفاری‌هایی که به سال ۱۳۵۴ در این بنا صورت گرفت، ضمن پیدا شدن سفال‌های مربوط به دوران سلجوقی، تیموری و صفوی، جرز بسیار قطوری از سنگ و ملاط ساروج که کاملا یادآور پی بنای آتشکده‌های ساسانی است مشاهده شد و نتایج آثار به دست آمده حاکی است که پی این بنا سابقه‌ای خیلی پیش از قرن ششم داشته است.


کاربری بنا


در هدف از احداث بنا و کاربری آن نیز اختلاف‌ نظر وجود دارد، برخی این مکان را مدرسه یا خانقاه و همچنین مدفن امام محمد غزالی می‌دانند (قرن ششم) و برخی دیگر آن را مسجدی می‌دانند که بعد از هجوم مسلمانان به ایران بر روی آتشکده ساسانی ساخته شده است. 

از آنجا که در قسمت ‌شمالی بنا، یک ردیف اتاق دیده می‌شود، این سوال در بیننده ایجاد می‌شود که این مکان باید محل تدریس و مکان علمی باشد، با این فرضیه می‌توانیم ارتباط اثر را با امام محمد غزالی دریابیم. چرا که امام محمد غزالی پس از آن‌که تدریس در نظامیه بغداد را نپذیرفت، در طوس ماند و همان جا خانقاهی برای صوفیان و مدرسه‌ای برای طلاب دایر کرد و شبانه‌روز خویش را به عبادت خدا و خدمت به خلق می‌گذراند. هنگامی که سرگرم این کار بود ناگهان اجلش فرا رسید و در طابران طوس که موطن وی بود بدرود زندگی گفت و در همان جا مدفون گشت. پس از اتمام مرمت ساختمان سازمان حفاظت آثار باستانی سنگ مقبره‌ای به‌عنوان یادبود امام محمد در جلو آن نصب کرده است.

عبدالحمید مولوی با استناد به برخی منابع تاریخی، هارونیه را خانقاه خواجه عثمان بن هارون استاد معین‌الدین چشتی قطب صوفیه چشتی در هند می‌داند که به یادبود پدرش در قرن ششم خانقاهی در طابران طوس ساخته است. وی این نظریه را که بنا خانقاه و مقبره امام محمد غزالی بوده رد می‌کند چرا که مورخان و جهانگردانی که از قرن ششم و هفتم به بعد به طوس سفر کرده‌اند، مدفن غزالی را خارج از باروی شهر (قبرستان عمومی شهر) ذکر کرده‌اند، حال آن‌که بر طبق برخی منابع مکتوب، هارونیه داخل حصار طوس قرار داشته است.

به هر حال این بنا که امروزه به نام بقعه هارونیه شهرت دارد در نزد مردم به نام مقبره امام محمد غزالی شناخته می‌شود.

این بنای تاریخی در حدود ۶۰۰ متری آرامگاه حکیم ابوالقاسم فردوسی قرار دارد و در کنار آن سنگ سیاهی به‌عنوان یادبود امام محمد غزالی از عرفای سده پنجم و ششم هجری دیده می‌شود و در شمال غربی بنا نیز مقبره زنده‌یاد حسین خدیو جم (۱۳۰۶ تا ۱۳۶۸ شمسی) از غزالی‌شناسان معاصر قرار دارد.

این بنا تحت عنوان آرامگاه منسوب به امام غزالی به شماره ۸۹۴۴ و در تاریخ ۱۰/۳/۱۳۸۲ به ثبت آثار ملّی و تاریخی رسیده است.


۲۳
تیر

جنگل جیغ



در نزدیکی‌های مشهد، جنگلی انبوه وجود دارد که به گفته‌ی ساکنان آن حوالی، شب هنگام صداهای وحشت‌آوری از آن به گوش می‌رسد، صداهایی که شبیه جیغ یا صوت است.
ابتدای روستای «سربرج» از توابع بخش طرقبه در نزدیکی مشهد، جنگلی انبوه دیده می‌شود که با تاریک شدن آسمان صداهایی از میان درختان آن به گوش می‌رسد که به گفته‌ی اهالی و غریبه‌هایی که به آن منطقه سفر کرده‌اند، شبیه جیغ است.

می‌گویند صداها چندسالی است که به گوش می‌رسد و قبلا از آن خبری نبوده. اهالی معتقدند این صداها به آوای جیرجیرک‌ها و یا زوزه‌ی باد شباهتی ندارد، مخصوصا آن‌که هنگام بلند شدن صداها، برگ درختان تکان نمی‌خورد تا باد را عامل آن بدانند.

برخی دیگر از ساکنان سربرج، این صدای وحشت‌آور را به ملخ‌هایی نسبت می‌دهند که زمانی به این منطقه هجوم آوردند. هنوز بررسی روی این جنگل صورت نگرفته تا عامل وحشت اهالی و مسافران گذری مشخص شود.

سربرج، روستایی است از توابع بخش طرقبه‌ی شهرستان مشهد که به دلیل داشتن پدیده‌ای وحشناک، سالانه میزبان صدها گردشگر داخلی و خارجی است. جنگل سربرج، جنگلی است در این روستا که اغلب گردشگران راه سفر را برای دیدارش در پیش‌ می‌گیرند. اما اینکه در اول جاده‌ی این جنگل، بسیاری راه برگشت را انتخاب می‌کنند خود داستانی جدا دارد.

روزهای این جنگل عادی و آرام است. شب هنگام اما صدایی عجیب و وحشت‌آور از درختان این جنگل به گوش می‌رسد. صدایی شبیه صوت یا جیغ که به محض تاریک شدن هوا شنیده‌ شده و تا سپیده دم ادامه دارد.

عده‌ای نیز این جنگل را نفرین‌شده و محل سکونت اجنه می‌دانند. به گفته‌ی برخی، شیاطین و روح‌های نفرین‌شده شب هنگام در این روستا پرسه می‌زنند و این اصوات دلخراش مربوط به آن‌ها است.

درست است که در لا به لای درختان و همچنین علفزارهای اطراف آن، هجوم ملخ‌ها مشاهده می‌شود؛ اما گفتنی است که هیچ پدیده‌ی غیر طبیعی دیگری در منطقه به چشم دیده نشده است.

بهتر است راز این جنگل بازگو شود. ابراهیم عرب، دهیار روستای سربرج طرقبه می‌گوید:

هنگاهی که این صدا باعث ترس برخی اهالی روستا و گردشگران شد، موضوع را به بخشداری منطقه اطلاع دادیم و آن‌ها نیز با اعزام کارشناس به این منطقه و تحقیقات ویژه اعلام کردند این صدا مربوط به نوعی خاص از جیرجیرک است که در زبان محلی به آن «کز» می‌گویند. در واقع سال‌های پربارش که آب فراوان است و رودخانه سربرج خشک یا کم آب نمی‌شود، این جیرجیرک‌ها به روستا حمله می‌کنند و در لابه لای درخت‌ها و گیاهان پنهان می‌شوند.

ممکن است بر روی هر درخت نزدیک ۳ هزار جیرجیرک بنشیند. تمام این جیرجیرک‌ها در حاشیه‌ی دو کیلومتری رودخانه هستند و تعداد زیاد آن‌ها باعث شده که آواز دسته‌ جمعی‌شان مانند صدای جیغ و زوزه به نظر برسد. این جیرجیرک‌ها تا ۴۰ روز زنده هستند و بعد از بین می‌روند.



همچنین این جنگل در دره‌ی رودخانه‌ای که یکی از سرچشمه‌های سد طرق است قرار دارد که فصولی از سال خشک بود. اما از سالی که این صداها از جنگل شنیده می‌شود (۱۳۹۰)، آب رودخانه همچنان جاری و باقی است. همین امر باعث جلب توجه مردم و به تبع آن، ترس آن‌ها از این پدیده‌ شگفت‌انگیز شده است. وحشتی که می‌تواند گردشگران کنجکاو را به‌ سوی خود جلب کند.


تالاب ارواح



این دریاچه که به تالاب ارواح نیز شهرت دارد در ۵ کیلومتری شمال روستای چلندر از توابع نوشهر واقع است. دریاچه در میان جنگل انبوه پهن برگ در منطقه ملا کلا قرار گرفته است. طول دریاچه در حدود ۷۰۰ متر و عرض آن ۳۰۰ متر است. در درون دریاچه درختان خشک شده ای قرار دارند که منظره جالبی ایجاد کرده اند.برای دسترسی به این دریاچه در کیلومتر ۱۲ مسیر نور به نوشهر پس از جاده ونوش، باید وارد جاده فرعی روستای چلندر و صلاح الدین کلای سفلی شد و بعد از عبور از روستا به محیط بانی خواهید رسید. بعد از انجام اقدامات اداری لازم در محیط بانی جاده شمالی را به طول ۱۰ کیلومتر ادامه دهید. پس از مشاهده تابلوی دشت و بند ممرز وارد جاده فرعی شوید. این جاده فرعی شما را به دریاچه بند ممرز ( تالاب ارواح ) خواهد رساند. توجه داشته باشید عبور از جاده فرعی نیاز به خودروهای کمک دار دارد و به دلیل بکر بودن منطقه امکان مواجهه با حیات وحش بسیار زیاد است.



جهنم دره



اگر از شهر خوی در استان آذربایجان غربی به سمت چالدران از جاده زرآباد حرکت کنید در بین راه به منطقه‌ای خواهید رسید به نام جهنم دره.در نزدیکی روستای قریس که منطقه‌ای کوهستانی است جهنم دره واقع شده است.کمتر کسی به سمت جهنم دره می‌رود جز کسانی که به قصد کوهنوردی و شکار به این منطقه کوهستانی نزدیک می‌شوند.

این منطقه به قدری برای بومی‌ها حواشی دارد و با مسئله مواجه است که کسی برای گشت و گذار به این منطقه نمی‌آید. اما علت اینکه این منطقه تحت این عنوان نامگذاری شده است این است که اطراف این منطقه را کوه‌های بلندی دربرگرفته و در دوران‌های گذشته تا سال‌های اخیر مأمن کسانی بوده است که با حکومت‌های مختلف وقت خود مشکل داشته‌اند و در این منطقه صعب العبور از مردم عادی دور می‌شده‌اند.

جهنم دره هم از نظر وضعیت فیزیکی و هم از نظر روانی به علت حضور افراد خاطی برای مردم منطقه‌ای منفور و خطرناک است.این منطقه در گذشته در محدوده جاده ابریشم قرار داشته است.



از کف جهنم دره رودی همیشه در جریان است. به علت وجود شیب بسیار تند ۷۰ درجه این دره، سقوط در این دره برای شناسایی کامل آن بسیار خطرناک بوده و گروه‌های کوهنوردی خاصی که مجهز به وسایل کامل کوهنوردی بودند، تا به حال موفق به فتح آن شده‌اند. و چندین بار عده ای که برای رفتن به این دره تلاش کرده‌اند پس از ناکامی و مرگ، حتی جنازه آنها نیز به علت صعب العبور بودن به دست خانواده آنها نرسیده‌است.

طول این دره ۱۳ کیلومتر و عمق آن بین ۱۷۰۰تا۲۸۰۰ متر متغیر است. و حیواناتی وحشی چون خرس ، قوچ ، آهو ،گراز ،کفتار... و پرندگانی چون عقاب و شاهین در این منطقه هنوز زیست می کنند.



۱۷
تیر


دره «کول خرسان»، «دره ارواح» یا «اشکفت زرده» دزفول دره ای شگفت در 25 کیلومتری شهرستان دزفول و در جاده این شهر به سمت شهیون نرسیده به بیشه بزان قرار دارد. در فصل گرم تابستان درون این دره می توانید دمای زیر 20 درجه را تجربه کنید. جوشیدن چشمه های دیواره ای این دره را به یک دره شگرف تبدیل نموده است. این دره دارای آب دائمی ، آبشار ، آبچکان ، بیشه زار و انواع روییدنی های خاص منطقه می باشد.

دزفول همیشه چیزی برای متعجب کردن شما دارد. این شهر زیبا در دامنه‌های زاگرس میراث‌دار تاریخ بسیار کهنی است، طوری که پیشینه‌ی آن به ساسانیان و حتی قبل‌تر از آن برمی‌گردد. جالب اینجاست که با این سابقه‌ی دیرینه‌ی زندگی شهری در این منطقه، دزفول هنوز طبیعتی غنی، سالم و بکر دارد. آبشار بزرگ و زیبای شوی، دریاچه‌ شهیون، رود دز و تفریحگاه‌های ساحلی این رود، دشت لاله‌های واژگون، پارک ملی دز، رودخانه‌ها، تالاب‌ها و مناظر بدیعی از این دست، دزفول را تبدیل به بهشتی برای عکاسان کرده‌اند.

یکی از زیبایی‌های دزفول دره‌ی شگفت‌انگیز کول خرسون (خرسان) است که به آن دره‌ی اشکفت زرده یا دره‌ی ارواح نیز می‌گویند. کول خرسان در نوع خود در دنیا کم‌نظیر است. مسیر باریکی را از میان دو دیواره‌ی سنگی تصور کنید که تا چندین کیلومتر ادامه دارد. مسیری که دیواره‌های آن تا ارتفاعی حتی بیش از 100 متر بالا می‌روند و در نقاطی به هم می‌رسند تا نور داخل دره فقط از روزنه‌های کوچکی به داخل بتابد.



در ابتدای دره، بیشه‌زاری از روییدنی‌های مختلف را پشت سر خواهید گذاشت. قسمتی از مسیر نیز نخلستان کوچکی است. درخت‌های سدر و کنار نیز در این منطقه فراوان‌اند. هرچه به دهانه‌ی تنگه نزدیک‌تر شوید، تعداد زیادی گیاه پرسیاووشان خواهید دید که همه‌جا را به زیبایی سبزپوش کرده‌اند و به شما خوش‌آمد می‌گویند.
به کول خرسان خوش‌آمدید. دیواره‌های بلندی که جای‌جای باریکه‌های آب از آن‌ها جاری است و حتی گاهی آبشارهای کوچکی روی آن‌ها شکل‌گرفته. دیواره‌های آبچکان کول خرسان، در هر نقطه جنس و انحنای دگرگونی دارند و بعد از عبور از هر پیچ جلوه‌ی تازه‌ای پیش چشمان شما می‌نشانند. گاهی این دیواره‌ها آن‌قدر به هم نزدیک می‌شوند که فقط یک نفر می‌تواند از بینشان بگذرد.
دره کول خرسون آب‌وهوای خنکی دارد. حتی در گرم‌ترین روزهای تابستان می‌توانید دمای زیر 20 درجه را در این دره تجربه کنید. چرا که همیشه آب خنک از کف دره و روی دیواره‌های آن جاری است و به اغلب قسمت‌های آن هم آفتابی نمی‌تابد.
پیمایش دره کول خرسان یک تجربه‌ی هیجان‌انگیز و فراموش‌نشدنی است. درست است که این پیمایش نیاز به تجهیزات خاصی ندارد اما با توجه به طولانی بودن مسیر بهتر است دسته‌جمعی وارد دره شوید و کفش و لباس مناسب داشته باشید و مقداری خوراکی همراه خود ببرید. نکته‌ی مهم دیگری که باید به آن توجه کنید وضعیت آب‌وهواست. سعی کنید قبل از سفر از احتمال بارش اطلاع داشته باشید.
ترجیحاً فصل بهار را برای این سفر انتخاب نکنید، چرا که در این فصل احتمال جاری شدن سیل بسیار است. فصل تابستان، بهترین زمان برای پیمایش دره‌ی کول خرسان دزفول است.



عمق این دره بیش از ۲۰۰ متر می باشد و دیواره های آن پوشیده از گیاهان سیاووشان و آبشارها و آبچکان های بسیار زیبایی است .

علت معروف شدن این مکان به دره ی ارواح ، انبوه نیزارها و درختان انگور و انجیر وحشی در دره و پوشیده بودن مسیر ورودی کول خرسان از درختان کنار (سدر) و نخل است و هرچه جلوتر بروید دیوارها بلندتر می شوند و آسمان کمتر پیداست و این ممکن است حالتی ترسناک به دره بدهد.

یکی از عجایب این دره دمای هوا در آن منطقه است زیرا که بر خلاف طبیعت، در زمستان نسبتاً گرم و در تابستان بسیار خنک است در حدی که دما به کمتر از ۲۰ درجه می رسد .



در دل کول خرسان ، نهری دایمی در بستر شنی و ماسه ای جاری است که از چشمه های درون دره سرچشمه می گیرد. در طول مسیر، گاهی تنگه آنقدر باریک می شود که فقط امکان عبور یک نفر را دارد و گاهی آنقدر عریض که می توانید آسمان وسیعی را بالای سر خود ببنید. در بخش دیگری از مسیر دیواره های دو طرف در بالای سرتان تا ارتفاعی حتی بیش از ۱۰۰ متر بالا می‌روند و در نقاطی به هم می‌رسند تا نور داخل دره فقط از روزنه‌های کوچکی به داخل بتابد .

یکی ازدیدنی های دره کول خرسان درمنتهی الیه دره غاری قوسی شکل، مانند یک تونل وجود دارد که در انتهای آن آبگیری به طول ۵ متر و عرض ۳ متر است که به رودخانه دز مشرف می شود؛ عاشقان طبیعت پس از استراحت درهوای دل انگیز غار از آب این حوضچه طبیعی که در اصطلاح محلی به گهر معروف است برای شنا استفاده می کنند.


این دره در نهایت به رودخانه دز منتهی می شود. از ابتدای شروع پیاده روی تا ابتدای کول حدود ۴ کیلومتر کوه پیمایی در مسیری نسبتا ناهموار وجود دارد. از ابتدای کول تا انتهای آن و رسیدن به رودخانه دز نیز مسافت نسبتا زیادی در حدود ۱۰ کیلومتر وجود دارد. در انتهای مسیر دره سطح آب به تدریج افزایش یافته به نحوی که مسیر را باید شنا کرد. به دلیل شدت جریان بالای رود دز، نزدیک شدن به رودخانه دز به شدت خطرناک بوده و بهتر است افراد تنها بخش های ایمن دره را پیمایش کنند.

زمان مناسب برای پیمایش کامل دره ارواح اواسط خردادماه است زمانی که در آن منطقه باران های بهاری به پایان رسیده و هوا رفته رفته به سمت گرم شدن می رود ، زیرا که خطر سیلاب در ابن منطقه کاهش یافته است .

اگر نام کول خرسان برایتان عجیب و غریب است باید بگوییم که کول در زبان محلی به معنی دره است. اما هنوز هیچ کس از دلیل گذاشتن نام «خرسان» یا «خرسون» در ادامه آن، خبری ندارد!





۱۰
تیر


شهر تاریخی کلات به فاصله ۱۴۵ کیلومتری شمال مشهد در بستری کوهستانی و بیضی شکل در دامنه شمالی کوه های هزار مسجد واقع شده است. دژ تاریخی کلات در حدود ۲۶ کیلومتر طول و ۱۲ کیلومتر عرض دارد. این دژ بنابر موقعیت و وضعیت طبیعی خود در طول تاریخ همواره از اهمیت نظامی فراوانی برخوردار بوده است.

کلات در لغت به معنی «آبادی و زیستگاه بر فراز کوه» است و همان گونه که از نامش پیداست، فراز و فرودهای تاریخی اش را با نادر تجربه کرده است. چون زمانیکه نادرشاه افشار در خراسان به حکومت رسید، کشور ایران با ضعف حکومتی روبه رو بود. نادر نه تنها در میان ایرانیان اتحاد ایجاد کرد بلکه مهاجمان ایران را نیز به عقب راند و کشورگشایی را تا هندوستان ادامه داد.

کلات وسعتی در حدود ۳۲۷۶ کیلومتر مربع دارد. این شهرستان از شمال به وسیله تپه ماهورهایی به طول ۱۸۰ کیلومتر با کشور ترکمنستان هم مرز است و از جنوب به کوه های هزار مسجد و شهرستان مشهد و از شرق به شهرستان سرخس و از غرب به شهرستان درگز محدود می شود.

مهم ترین یادگار نادرشاه افشار در کلات، کاخی به نام قصر خورشید است. این قصر در میان باغی بزرگ به شیوه باغ های ایرانی بنا شده، اما ساختمانش ترکیبی از معماری دو کشور ایران و هندوستان می باشد. دلیل استفاده از معماری هندی ، آن است که نادر علاوه بر سیم و زر و جواهر، هنرمندان زیادی را از هند به ایران آورد و از میان آنها زبده ترینشان را به آرایش قصر خورشید واداشت. سنگ های پرحجم و سنگین نمای بیرونی این مکان، که تصاویری از انواع میوه های گرمسیری و پرندگانی چون طوطی می باشد، نشان دهنده این موضوع می باشد که هنرمندان هندی این قصر زیبا را حجاری کرده اند. زیرا در آن زمان میوه هایی چون موز، آناناس و… در ایران وجود نداشته تا سنگ تراشان ایرانی بتوانند شبیه آنها را حجاری نمایند.

مجموعه باغ کلات نادری و عمارت خورشید برای آرامگاه نادرشاه افشار در سال ۱۱۶۰ هجری قمری و به دستور وی ساخته شده است. این بنا بعدها و در دورانی که آل جلایر در این منطقه حکمرانی داشته، با تغییراتی اندک به صورت کاخ ، مورد استفاده قرار گرفت. عمارت خورشید با معماری ویژه ایرانی، با بخشی استوانه ای شکل (۹۴/۲۰ متر از کف زیرزمین و ۳۰/۱۱ متر بلندتر از پوشش طبقه همکف) ساخته شد.

به عنوان برخی از آثار تاریخی کلات می توان به بند نادری، قلعه فرود برج های نگهبانی، کتیبه نادری، بقایای دروازه ارغوانشاه، بقایای آب انبارها و اقامتگاه نادرشاه در خشت بعلاوه دو اثر تاریخی عمده کاخ خورشید و مسجد کبود گنبد اشاره کرد.

قصر خورشید، ساختمانی سه طبقه می باشد که طبقه زیرین این مکان، جایی بسیار تاریک و ترسناک بوده که گفته می شود احتمالا از این محل یا برای نگهداری بخشی از خزاین نادر و یا زندانی مغضوبین درگاه، مورد استفاده قرار می گرفته است. طبقه دوم یا همکف دارای تالاری بزرگ است که این تالار نیز با تزئیناتی به شیوه بناهای صفوی آراسته و طلاکاری شده است. به دلیل اینکه دورادور دیوار این محل ، کتیبه ای حاوی سوره نبأ به همراه تاریخ مرگ نادر دیده می شود، برخی افراد اینگونه نتیجه گرفته اند که نادر ، قصر خورشید را به عنوان آرامگاه خود بنا نموده است. این در حالی است که آرامگاه وی در شهر مشهد به همراه تندیسی از خود او که سوار بر اسب است قرار دارد.

طبقه سوم این بنا، گنبد استوانه ای بزرگ است که از ۶۶ نیم ستون سنگی تشکیل شده به همین علت در میان تمام بناهای تاریخی ایران، یکتا و بی همتا می باشد. از کنار این گنبد مدور می توان باغ زیبای پیرامون قصر و نمای عمومی شهر کلات را مشاهده نمود.

بهترین فصل برای سفر به کلات نادری، نیمه دوم بهار و تابستان است. زمستان کلات بسیار سرد و نامناسب برای مسافران می باشد. در اوایل بهار و پاییز نیز گرچه هوا خوب است اما گاه باران های سیل آسایی در این منطقه می بارد که برخی از این باران ها تا یک هفته ادامه پیدا می کند. تنها اقامتگاه در کلات نادری، مهمانسرای شهرداری می باشد و همچنین این نکته را نیز باید اشاره نمود که از نظر امکانات کمپینگ، چه در شهر کلات و چه اطراف آن زمین های آزاد زیادی وجود دارد که برای چادرزدن مناسب می باشند.

آبشار ارتکند

یکی از جاذبه‌ها طبیعی مشهد وجود آبشار ارتکند در ۱۱۰ کیلومتری مسیر مشهد به کلات نادری می‌باشد. گردشگران ایرانی و خارجی که عاشق طبیعت گردی، صخره نوردی و سنگ نوردی هستند حتما به این آبشار یک سری می‌زنند. در منطقه ییلاقی و بکر کلات نادری آبشار ارتکند، غار، کوه و جنگل مشاهده می‌کنید. برای رفتن به آبشار ارتکند ابتدا در حدود ۱۱۰ کیلومتری شمال مشهد و بعد از طی کردن در حدود ۱۵ کیلومتر مسیر فرعی به روستای سررود در ۷ کیلومتری از جاده اصلی می‌باشد عبور می‌کنید و روستای سررود توسط کوه‌های تک خانه در ۸ کیلومتری غرب آن و کوه‌های سرشاو در ۳کیلومتری شمال شرق احاطه شده است. سپس به روستای ارتکند که در ۵ کیلومتری روستای سررود قرار دارد، می‌رسید.

بعد از روستا با پیاده روی دو ساعته در جاده خاکی و فرعی می‌توانید به آبشار ارتکند برسید. البته در ابتدای مسیر خود از چندین شالیزار برنج، باغ‌ها و مجموعه‌های پرورش ماهی نیز عبور می‌کنید و همچنان پیاده روی خود را در مسیر رودخانه ارتکند که از کوه‌های هزار مسجد سر چشمه گرفته، به سمت بالا ادامه می‌دهید تا زمانی که دره باریکتر شده و فضا با درختان انبوه و علف‌های بلند حالت نیمه جنگی به خود بگیرد. بعد از طی ۵ کیلومتر به تفرجگاهی به نام اردوگاه حضرت مهدی می‌رسید و مسیر خود را از سمت چپ و از میان رودخانه و درختان به سمت آبشار ارتکند ادامه می‌دهید. در این هنگام با عبور از تونلی غار مانند به طول ۱۰ متر که دارای صخره‌های لزج و خیس است به آبشار اول ( آبشار زو ) که آبشاری کوچک است می‌رسید سپس برای رویت آبشار دوم که در حدود ۳۵ متر ارتفاع دارد باید کمی فنون سنگ نوردی را بلد باشید تا بتوانید از از ریشه‌های قطور درختان و حاشیه سنگ‌ها و مسیر رول کوبی شده ادامه دهید و خود را به آبشار ارتکند که مکانی بسیار بکر و دست نخورده است، برسانید.